در دوران پهلوی تحصیلات حوزوی برای دختران ممکن نبود. با علاقهای که به دروس حوزوی داشت، در اوایل ازدواج بهمدت ده سال پیش پدر همسرش شاگردی کرد و دروس عربی، اخلاق، تفسیر و احکام را یاد گرفت. بعد هم از محضر اساتید برجستهای مثل رهبر معظم انقلاب، مرحوم آیت اللهمیلانی، مرحوم آیت اللهنهاوندی، شهیدهاشمی نژاد و دایی بزرگوارش، مرحوم آیت الله میرزاجواد تهرانی بهره برد. سال۱۳۲۵ از تهران به مشهد مهاجرت كرد. بعد از مدتی با تشويق برادرش تصميم گرفت به دختران همسايه درس بدهد. در همان زمان در خانه شروع به تدريس كرد و زمینة برپایی ده کلاس را در منزل برای زنان و دختران فراهم آورد.
در سال۱۳۳۵ موفق به تشکیل کلاسهای معارف اسلامی و تدریس علوم دینی شد. با استقبال زیاد بانوان و به پیشنهاد علما و بزرگان، در سال۱۳۴۵ مکتب نرجس(س) را تأسیس کرد. مکتب نرجس(س) پایگاه مبارزة زنان شده بود که قبل از انقلاب چراغ آن با کلاسهای احکام، اصول دین و سخنرانیهای اعتقادی و ارشادگرایانة بانوطاهایی روشن شد.
ساواک در سال۱۳۵۳ جلوی این فعالیتها را بهظاهر با تعطیلی مکتب گرفت؛ اما بانوطاهایی از ادامة راه خود کوتاه نیامد. وي در تکثیر و پخش اعلامیهها و سخنرانیهای امام(ره) و برپایی تحصنها و راهپیماییهای ضد رژیم پهلوی، بهصورت منظم فعال بود و مکتب نرجس(س) را بعد از مدتی، بدون اجازة ساواک باز کرد. بانوطاهایی بعد از انقلاب هم فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زیادی داشت و طلاب را تشویق به حضور گسترده در راهپیماییها میکرد. جلب کمکهای مردمی در تمامی حوادث غیرمترقبه، دایرکردن واحد مشاوره و کلاسهای فرهنگی در مناطق محروم، اعطای وام قرضالحسنه به طلاب و تهیة جهیزیه از دیگر کارهایش بود.
او از سال۱۳۵۹ تعدادی زیادی طلبة خارجی جذب کرد. در مدرسة علمیة او کسانی ورود پیدا کردند که هنوز هیچ دینی قبول نکرده بودند و حتی به خدا اعتقاد نداشتند. اخلاق خوب استادطاهایی باعث شد که این گروه از طلاب، غربت را تحمل کنند و به یادگرفتن علم مشغول شوند. همچنین هرکدام از آنها در کشورهای خودشان به توسعة معارف اسلامی مشغول شدند. استادطاهایی علاوه بر فعالیت در عرصههای مختلف، چه در ایران و چه در کشورهای اسلامی اقدام به نوشتن دهها جزوة درسی کرد که نمونة آنها شامل «شرحی بر خطبة فدک»، «معیار شناخت شیعه»، «سیری در زیارت عاشورا» و «سیری در دعای مکارمالاخلاق» میشود.