ترم دوم دانشگاه بهدلیل شرکت در اعتصابات دانشجویی، از دانشگاه شیراز اخراج شد. مجدداً در کنکور سال بعد شرکت کرد و در رشتة علوم پایة دانشگاه مشهد پذیرفته شد. بعد از جلساتش با آیتاللهشاهرخی، در مشهد با شهیدهاشمینژاد آشنا شد و در زمینة فعالیت سیاسی آموزشهای لازم را دید. بعد از یک سال بهخاطر فعالیتهای سیاسی، از دانشگاه مشهد هم اخراج شد و برای بار سوم در کنکور شرکت کرد. این بار در دانشگاه اهواز در رشتة پزشکی پذیرفته شد. در اهواز آقای هاشمینژاد ایشان را با انجمن اسلامی دانشگاه نفت آبادان آشنا کرد. همچنان فعالیتهای سیاسی داشت و در اعتصابات شرکت میکرد. یک بار در سال دوم دانشگاه بهخاطر انجام همین فعالیتها، با تعقیب گارد دانشگاه و اصابت باتوم به سرش، ضربهمغزی شد. بعد از بههوشآمدن در بیمارستان فراری شد و مجبور شد دانشگاه را ترک کند به تهران برگردد. بعد از شش ماه، مجدداً به دانشگاه برگشت. پس از پایان دورة علوم پایه، بهدلیل قرار گرفتن جزء دانشجویان ممتاز، به تهران منتقل شد و دورة بالینی خود را در بیمارستان فیروزگر تهران گذراند. در دوران دانشجویی با برگزاری چهار دوره کلاسهای اعتقادی، به فعالیتهای دینی و مذهبی خود ادامه میداد. در سال۱۳۵۵ مجدداً تحتتعقیب ساواک قرار گرفت. در سال۱۳۵۷، همزمان با پیروزی انقلاب بهعنوان پزشک عمومی فارغالتحصیل شد. مدت دو سال، یعنی تا سال۵۹ در فعالیتهای انقلابی، از جمله فعالیتهای مردمی نخستوزیری، جامعة زنان انقلاب اسلامی، ستاد احیای مساجد تحتنظر شورای روحانیت مبارز تهران و بسیج نیرو برای جنگ در ستاد جنگهای نامنظم مشغولبهکار شد. در سال۵۹ به عضویت گروه پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی درآمد و یک سال بعد در در رشتة جراحی زنان و زایمان قبول شد. در سال۶۴ در امتحانات بُرد تخصصی شرکت کرد و دانشنامة تخصصی خود را بهعنوان جراح زنان و زایمان و نازایی گرفت. بعد از آن بهعنوان دادیار نظامپزشکی و همزمان در شورای عالی پزشکی بهعنوان عضو گروه تخصصی رشتة زنان مشغول فعالیت شد. گذراندن حدود ده تا یازده ماه از دورة IVF برای عضویت در هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی فاطمیة قم و ریاست آن دانشگاه بهمدت هشت سال، از دیگر فعالیتهای اوست. در این میان کار تدریس را هم کنار نگذاشت.