کبری همتی

کبری همتی

فعال جهادی دوران کرونا

جنگیدن را از پدرم و صبوری را از مادرم به یادگار داشتم. بعد از کارخانه برای کمک هرروز مسیر روستا تا شهر گناوه را میرفتم. تو کارگاه هر کمکی از دستمون بر می‌آمد انجام می‌دادیم. شب از حضور و شعور بچه ها تعریف می کردم. مادرم میگفت: خاطراتت منو به روزهایی برد که درست، تو سختی روزهای جنگ و به جبهه رفتن پدرت، تو مسجد روستا، برای رزمنده ها لباس می دوختیم و بسته های آجیل درست میکردیم و با دعا و ثنا به جبهه ها می فرستادیم.خندیدم و گفتم: ما از زمان جنگ هم یک قدم عقب تر رفتیم و حکومت نظامی را تجربه کردیم. راه های تردد رو بستند و ما هر بار باید توضیح بدیم که برای مهمونی به شهر نیومدیم و جهادی کار می کنیم.وقتی راه ها کاملاً بسته شد، چند خیر وسایل اولیه را تهیه کردند، با کمک برادرم کارگاه زدیم. روی ماسک ها هم، گروه جهادی شهید امان الله خرمی رو می دوختیم تا کارمون به واسطه شهدا متبرک بشه.